دلم می خواد مشق بنویسم!
دلم می خواد کتاب فاریسم رو باز کنم و مداد سیاه و قرمزم را بتراشم و دفتر مشقم که جلد کرم داشت و برگهاش کاهی بود را باز کنم و اول یک نگاه کلی به درسم بندازم و بعد روی دفترم خم شم ٬هر کلمه ای رو که مینویسم زیر لب زمزمه کنم!بعضی موقع ها وقتی سرم رو پائین میآرم ته مدادم به شیشه عینکم بخوره و یک تق کوچولو صدا بده و من خودم از روی تفریح چند بار سرم رو به ته مدادم بزنم.انگار همه بدنم و روحم قلم میشند و من هر کلمه رو با تصوری ازش مینویسم و خودم را وسط اون داستان میبینم و و حتی میتونم موسیقی داستان را گوش بدم و صدای هر کدوم از شخصیتها را بشنوم.
دلم میخواد دستهام یکباره دیگه به خاطر عرق و اینکه مداد قرمزم جنس خوبی نداشت ٬ قرمز بشه و با مداد قرمزم به جای هر نقطه یک گردالوی توپر قرمز بگذارم و وقتی مدادم رو عوض میکنم باز هم ته مداد بخوره یه شیشه عینکم!
دلم میخواد وسط مشق نوشتن مدادم را بتراشم تا تمیز و خوش خط باشه و بعضی جا ها که کلمه ای کلفتر نوشته شده را پاک کنم و با مداد تراشیده شده دوباره بنویسم!
دلم میخواد پاک کنم رو بو کنم و اگه کثیف شده روی شلوارم یا روی فرش بکشمش تا کثیفی هاش لوله شند و پاک کنم تمیز شه!
دلم میخواد صفحه آخر دفتر مشقم را پر کنم و بعد مثل همیشه روی آخرین سطرش بنویسم : از اینکه اجازه دادی رویت بنویسم ممنونم. بعد با شوق برم دفتر جدیدی باز کنم و سعی کنم صفحه اولش خیلی تمیز و خوشخط باشه.
دلم اون تمرکز مشق نوشتن کودکی رو میخواد!
2 comments:
وای وای منو یاد چه روزهایی انداختی. من دیوانه بوی مدادها بعد از تراشیدنشون بودم. اون بوی چوب تازه. اون مدادهای چوبی که تهشون هم یه پاک کن صورتی یا سفید داشت. باورت میشه من توی مطبم از اون مدادها استفاده میکنم. برای نوشتن وقت مریضها چند تا از اون مدادها دارم. خانومی توی مطبم کار میکنه که همیشه این مدادها رو میتراشه و آماده میذاره کنار دفتری که توش وقت میدیم به مریضها. روز اولی که مدادها رو میتراشه من دوباره میشم همون بچهی کلاس اول دبستان که از نوک تیز مدادش دلش غش میرفت. این رو میخواستم توی وبلاگ بنویسم. ولی فکر کردم همه خواهند گفت خوب که چی؟ ولی شاید یکی از این روزها بنویسم. البته اگر نوشته شما کپی رایت نداشته باشه. همون فقط در مورد مدادهای توی مطب میخواستم بنویسم، نه از مشق نوشتن. بازم ممنون از نوشته. کلی رفتم به بیشتر از 25 سال پیش. بله من سن مامان بزرگها هستم. :)
delet mikhad sobha 6 pashi ke az servis ja namoni va shab 9 bekhabi ke sobaha zod pashi va az servis ja namoni.delet mikhad shabaye emtehan 1000 dafe majbor beshi karteto va khodkarhaye ezafato chek koni.delet mikhad ke vaghety badaz in hame badbakhty varade daneshgah shodi badaz 4 sal befahmi ke har sal az beine 10000 nafar faghat 100 nafar mitonan to tehran kar amoze vekalat bashan.ama motmaenana hame ina ro be ya lahze khatere khob ke tarikhesh male 16 shahrivare 84 nemidi.shayad hame in sakhti haye daneshgao be ye lahze dostie khobemon va namehaye dardo delemon nadi.yadet gharar bod baraye dostimon to bahar tavalod begirim(midonam ke kheili commente bi rabti shod,ama khob ye seri harfa zaman nemishnase)
Post a Comment