Wednesday, April 18, 2007

فالگیر

یکی از دخترها امروز تعریف میکرد که رفته پیش فالگیر و بهش گفته که رابطه ات رو با شوهر قطع کن که....!جالب اینکه این دختر تو یکی از بهترین دانشگاهای ایران درس میخونه٬برادرش از فلان دانشگاه مدرک فوق لیسانس داره٬ پدرش در یکی از کشورهای اروپایی استاد دانشگاه و مادرش هم در اینجا یه سمت عالی دارد و شوهری که قرار باهاش قطع رابطه کنه٬ شاگرد اول ایکی از بهترین دانشگاه های ایرانه و الان در یکی از کشورها با بورس داره دوره تخصص میگذرونه. بهش گفتم که داری به یک فالگیر در این تصمیم گیری اعتماد میکنی؟ گفت این فالگیر الکلی نیست و دوست مامانم که استاد دانشگاه تو فلانجاست و واقعا بهش اعتماد دارم بهم معرفی کردتش......

قضیه پیش فالگیر رفتن حتی تو این سطح فرهنگی (که واقعا زیاد) جدا ربطی به خرافات و بی فرهنگی نداره٬ باور اینه که فالگیر بهتر کمک میکنه تا مشاور.باور رایج اینکه ما اگه در مورد قضایای پشت پرده بدونیم ٬خودمون بهتر تصمیم میگیریم و احتیاجی به مشاور نیست.البته یک طرف قضیه هم برمیگرده به تنبلی فکری.اینکه یکی دیگه تصمیم بگیر و حرف بزنه ٬بهتر از اینکه خود آدم سختی بکشه و فکرش منطقی مشغول باشه و فکر کنه و اگر اشتباهی بکنه٬مسئولیت اشتباه بیافته گردنش! از طرف دیگه٬ پذیرفتنن اینکه یکی یا چیزی نقش بیشتری از خود آدم تو زندگی داره ٬راحت تر .

ولی من هیچ ایده ندارم که چطور یه فالگیر بدونه اینکه کسی رو بشناسه٬اسمی از خصوصی ترین فرد زندگی آدم بدونه.این واقعا چطوریه؟!

No comments: